نبرد داک لیک – آغازگر قیام سراسری بومیان در شمال غرب کانادا 

ترجمه و تلخیص: زهرا آهن‌بر – ایران

نبرد داک لِیْک در تاریخ ۲۶ مارس ۱۸۸۵، کشمکشی بود که بین نیروهای پلیس سواره‌نظام شمال غربی دولت کانادا و شبه‌نظامیان متی به رهبری لوئی ریل در دولت موقت و جدید ساسکاچوان، در ۲٫۵ کیلومتری داک لِیک واقع در این استان رخ داد. این درگیری نزدیک به ۳۰ دقیقه به‌طول انجامید و به‌عنوان اولین درگیری مربوط به «شورش شمال غربی» تلقی می‌شود.

ماجرا بدین قرار بود که در ۱۹ مارس ۱۸۸۵، لويی ریل موجودیت دولت موقت ساسکاچوان را شخصاً تأیید کرد. در پی اظهارات لویی ریل، دولت کانادا سعی کرد تا کنترل خودش را در آن منطقهٔ آشفته دوباره به‌دست بگیرد. لیف کروزیر، رئیس تازه‌منصوب‌شدهٔ نیروهای پلیس سواره‌نظام شمال غربی و فرماندهٔ نیروهای ساسکاچوان شمال غربی، خواستار تقویت فوری قلعهٔ کارلتون شد زیرا از بی‌ثباتی به‌وجودآمده توسط ریل و احتمال روزافزون شورش بومیان می‌ترسید. ریل مأمورانی را برای هشدار دادن و اتمام حجت به کارلتون فرستاد و خواستار تسلیم فوری کارلتون بدون درگیری و خون‌ریزی شد. نمایندگان كروزیر این تقاضا را رد كردند و وعده دادند كه رهبران متی را محاکمه خواهند کرد.

یک روز قبل از درگیری، كروزیر که نیاز به تدارکاتی برای افراد و اسب‌های آن‌ها داشت، به گروهبان آلفرد استوارت، توماس مک‌کی و هفده پاسبان دیگر دستور داد تا برای تهیهٔ احتیاجات خود به فروشگاه کالاهای عمومی هیلارد میچل در داک لِیک بروند. کروزیر نمی‌دانست فرمانده گابریل دومونت که حکم دست راست ریل را داشت و نیروهای متی، پیش‌تر در جادهٔ منتهی به داک لِیک در کمین آن‌ها پنهان شده بودند. در صبح روز ۲۶ مارس، استوارت و افرادش در نزدیکی دریاچه با نیروهای متی روبرو شدند. پس از درگیری‌های لفظی شدید، استوارت تصمیم گرفت از خطر درگیری فیزیکی اجتناب کند و به قلعه کارلتون بازگردد. در نتیجه هیچ تیراندازی‌ای رخ نداد.

كروزیر نیروی بزرگ‌تری را جمع کرد که شامل ۵۳ مأمور تازه‌کار پلیس سواره‌نظام شمال غربی، ۴۱ نفر از نیروهای فدایی شاهزاده آلبرت و یک توپ جنگی هفت پوندی بود. کروزیر منابع مورد نیاز خود را تأمین کرد تا بتواند سلطهٔ مجدد دولت کانادا را در منطقهٔ ساسکاچوان تثبیت کند.

فردای آن روز یعنی در ۲۶ مارس، نیروهای دو طرف در یک دشت برفی در محدودهٔ ۲٫۵ کیلومتری داک لِیک ساسکاچوان با هم مواجه شدند. این منطقه پوشیده از درخت و بوته بود و چند کلبهٔ چوبی نیز در آنجا به‌چشم می‌خورد. گابریل دومونت که نیروهای کروزیر را رصد کرده بود، به مردان خود دستور داد که در اطراف کلبه‌ها مواضع دفاعی بگیرند و در کمین آن‌ها روی زمین دراز بکشند. در حالتی مشابه، دیده‌بان‌های كروزیر نیز موضع‌گیری متی‌ها را به وی اطلاع دادند. پس از آن، كروزیر به مردان خود دستور داد كه سورتمه‌های خود را به موازات جاده‌ای كه پیش روی آن‌ها بود متوقف و مستقر كنند. هر دو طرف مواضع دفاعی گرفته بودند.

گابریل دومونت، برادرش ایزیدور و یک رئیس پیر نیمه‌بینا به‌نام آسیویین را با پرچم سفید و به امید اینکه حواس نیروهای كروزیر را منحرف کند، به پیش فرستاد. رئیس پلیس کروزیر که باور داشت دومانت قصد مذاکره دارد، همراه با یک مترجم متی انگلیسی‌تبار بنام «جو مک‌كی» به‌سوی آن‌ها پیش رفت. درطول گفت‌وگوی بی‌سرانجامشان، کروزیر متوجه شد که ایزیدور و آسیویین در جایی ایستاده‌اند که نیروهای متی بتوانند بر مردان کروزیر غلبه کنند. وقتی کروزیر تصمیم به برگشت گرفت، ایزیدور و آسیویین دست به اسلحه بردند و کروزیر به مک‌کی دستور داد فوراً شلیک کند. درگیری مختصری بین دو طرف رخ داد و در نتیجهٔ آن، ایزیدور و آسیویین به‌دست مک‌کی کشته شدند. 

با وجود قدرت شلیک و آموزش شبه‌نظامیان کروزیر، تعداد نیروهای متی بی‌شمار بود و موقعیت آن‌ها در داخل کلبه‌های چوبی و در امتداد خط درختان برایشان برگ برنده به‌حساب می‌آمد. کروزیر در تلاش برای کم کردن فشار از روی نیروهای فدایی شاهزاده آلبرت، دستور داد که کلبه‌های چوبی را با توپ جنگی هفت پوندی مورد هدف قرار دهند. پس از چندین شلیک‌ پیاپی، قبل از اینکه مواد منفجره در لوله قرار داده شود، به اشتباه خمپاره بارگذاری شد که منجر به غیرفعال شدن توپ در ادامهٔ نبرد شد.

نیم ساعتی از شروع درگیری گذشته بود که کروزیر متوجه وخامت اوضاع شد و تشخیص داد نیروهایش به قلعهٔ کارلتون عقب‌نشینی کنند. نیروهای جبههٔ مقابل تصمیم داشتند آن‌ها را تعقیب کنند، اما ‌لویی ریل مداخله کرد و پایان نبرد را اعلام نمود.

تلفات نبرد برای نیروهای دولتی زیاد بود. دوازده مرد کشته شدند و یازده نفر دیگر نیز به‌طور جدی زخمی شدند. در طرف مقابل، تنها پنج جنگجوی متی ازجمله برادر دومانت در این درگیری کشته شدند. علاوه بر این، خود گابریل دومونت نیز در اثر اصابت گلوله به ناحیهٔ سر مجروح شد. واگذاری نبرد به ریل و نیروهای متی، ​​شوک بزرگی برای مافوقان کروزیر بود. سرهنگ آچسون ارواین، مافوق كروزیر، اظهار داشت كه قدرت قضاوت صحیح و دلاوری كروزير به‌عنوان یک افسر تحت‌تأثیر واکنش‌های بدون فکر قرار گرفته است. قلعهٔ کارلتون، یک ایستگاه تجاری با تأسیسات دفاعی محدود، اکنون درمعرض خطر حمله‌ٔ جدی قرار داشت. سرهنگ ارواین بلافاصله یک جلسهٔ شورا برای بحث و تصمیم‌گیری درمورد آیندهٔ قلعه کارلتون برگزارکرد. شورا تصمیم متفق‌القول و درستی مبنی بر تخلیه و تخریب قلعه گرفت. تا ساعت ۴ بامداد ۲۸ مارس، آخرین سورتمه نیز از قلعه کارلتون خارج شده بود.

نیروهای ریل در مدت‌زمان سه روز و با ازدست دادن تنها پنج مرد، شبه نظامیان كروزیر را شكست داده بودند، نظامیان را وادار به تخریب قلعه‌شان کرده بودند و بقایای آن را نیز خود ویران كرده بودند. ریل و افرادش ترس از قیام متی‌ها را در سرتاسر قلمروهای شمال غربی گسترش دادند. هرچند نقشه‌های ریل کاملاً موفق نبودند. او امیدوار بود که كروزیر و افرادش را به‌عنوان گروگان اسیر کند تا بتواند دولت را وادار به تسلیم کند. بنابراین، درحالی که نبرد داک لِیک از نظر تاکتیکی موفق بود، اما یک ناامیدی استراتژیک برای ریل محسوب می‌شد.

در سال ۱۹۲۴، محل وقوع نبرد به‌عنوان مکان تاریخی ملی کانادا ثبت شد. در بهار سال ۲۰۰۸، كریستین تیل، وزیر «جهانگردی، پارک‌ها، فرهنگ و ورزش» در داک لِیک دربارهٔ این واقعه چنین گفت: «۱۲مین سال بزرگداشت مقاومت شمال غربی سال ۱۸۸۵ در سال ۲۰۱۰، فرصتی عالی برای بازگو کردن داستان مبارزات مردمان متی ساکن چمنزارها و بومیان کانادا با نیروهای دولتی و چگونگی شکل‌گیری کانادای امروز خواهد بود.» داک لِیک، محل «موزهٔ تاریخی داک لِیک» و «مرکز تفسیر منطقه‌ای داک لِیک» و همچنین نقاشی‌های دیواری نمایانگر تاریخچهٔ شورش در این منطقه است. نبرد داک لِیک، قتل‌عام داک لِیک و درهٔ «بافالو جامپ» همه در اینجا واقع شده‌اند. سنگ‌های چیده‌شده بر روی هم در بزرگراه ۲۱۲ ساسکاچوان به‌عنوان نشانه‌ای برای گرامی‌داشت صحنهٔ اولین شلیک‌ها در نبرد داک لِیک، بنا شد. مقبرهٔ «اور لیدی آو لوردز» در سنت لوران واقع در شمال داک لِیک نیز یک مکان زیارتی محلی محسوب می‌شود.

منبع: ویکی‌پدیا

ارسال دیدگاه